« زندگانی حضرت علی (ع) در یک نگاه »
مقدمه
تمام انسانها در زندگى خویش از فراز و نشیب برخوردارند و با مشکلاتمختلفى مواجهند . افراد معمولاً در برخورد با مشکل دچار ضعف و ناتوانى مىگردند و سعى مىکنند با کمک و راهنمایى درد آشنایان خود را از مهلکه نجات دهند و با یافتن " الگوها " در هر زمینهاى ، و سپس تبعیت از آن ، وظایف خویشتن را بخوبى انجام دهند و مشکلات و دردهاى خویش را تسکین بخشند . یکى از این اسوهها پیامبراکرم (ص) است که قرآن مجید هم این حضرت را به همین نام معرفى مىفرماید . ( 1 )
بجز رسول خدا (ص) اگر به دنبال " الگوى " دیگر و جانشین براى آن حضرت باشیم ، به پیشواى بزرگى همچون مولاى متقیان حضرتعلى (ع) خواهیم رسید ، و چه زیباست که براى پذیرش اخلاق و رفتار حسنه ایشان ، زندگى پر فراز و نشیب و سراسر شگفتى آن حضرت را مرور کنیم .
کیفیت ولادت
حضرتعلى (ع) نخستین فرزند خانواده هاشمى است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشماند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مىباشد . خاندان هاشمى از لحاظ فضائل اخلاقى و صفات عالیه انسانى در قبیله قریش و این طایفه در طوایف عرب ، زبانزد خاص و عام بودهاست . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسیارى از فضایل دیگر اختصاص به بنىهاشم داشته است . یک از این فضیلتها در مرتبه عالى در وجود مبارک حضرتعلى (ع) موجود بودهاست . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت : " خداوندا ! به تو و پیامبران و کتابهایى که از طرف تو نازل شدهاند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم . پروردگارا ! به پاس احترام کسى که این خانه را ساخت ، و به حق کودکى که در رحم من است ، تولد این کودک را بر من آسان فرما ! ( 2 ) لحظهاى نگذشت که دیوار جنوب شرقى کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافتهشد . فاطمه وارد کعبه شد ، و دیوار به هم پیوست . فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتى مهمان خدا بود و نوزاد خویش را در سیزدهم رجب سال سىام عام الفیل به دنیا آورد . ( 3 )
دختر اسد از همان
شکاف دیوار که دوباره گشوده شدهبود بیرون آمد و گفت : " پیامى از
غیب شنیدم که نامش را "
على "
بگذار . "
( 4 )
دوران کودکی
حضرتعلى (ع) تا سه سالگى نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند مىخواست ایشان به کمالات بیشترى نائل آید ، پیامبر اکرم (ص) وى را از بدو تولد تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد . تا آنکه ، خشکسالى عجیبى در مکه واقع شد . ابوطالب عموى پیامبر ، با چند فرزند با هزینه سنگین زندگى روبرو شد . رسولاکرم (ص) با مشورت عموى خود عباس توافق کردند که هر یک از آنان فرزندى از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشایشى در کار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پیامبر (ص) ، على (ع) را به خانه خود بردند . ( 5 )
به این طریق حضرتعلى (ع) به طور کامل در کنار پیامبر
قرار گرفت . على (ع) آنچنان با
پیامبر
(ص) همراه بود ، حتى هرگاه پیامبر از شهر خارج مىشد و به کوه و
بیابان
مىرفت او
را نیز همراه خود مىبرد .
( 6 )
بعثت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)
شکى نیست که سبقت در کارهاى خیر نوعى امتیاز و فضیلت است . و خداوند در آیات بسیارى بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر یکدیگر دعوت فرمودهاست . ( 7 ) از فضایل حضرتعلى (ع) است که او نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر (ص) باشد . ابنابىالحدید در این باره مىگوید : بدان که در میان اکابر و بزرگان و متکلمین گروه " معتزله " اختلافى نیست که علىبنابیطالب نخستین فردى است که به اسلام ایمان آورده و پیامبر خدا را تأیید کردهاست .
حضرت علی(ع) نخستین یاور پیامبر(ص)
پس از وحى خدا و برگزیده شدن حضرتمحمد (ص) به پیامبرى و سه سالدعوت مخفیانه ، سرانجام پیک وحى فرا رسید و فرمان دعوت همگانى دادهشد .
در این میان تنها حضرتعلى (ع) مجرى طرحهاى پیامبر (ص) در
دعوت
الهیش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتى بود که وى براى
آشناکردن خویشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دین خدا ترتیب داد .
در
همین ضیافت پیامبر (ص) از حاضران سؤال کرد : چه کسى از شما مرا
در
این راه کمک مىکند تا برادر و وصى و نماینده من در میان شما باشد ؟
فقط
على (ع) پاسخ داد : اى پیامبر خدا ! من تو را در این راه یارى
مىکنم .
پیامبر (ص) بعد از سه بار تکرار سؤال و شنیدن همان جواب
فرمود : اى
خویشاوندان و بستگان من ، بدانید که على (ع) برادر و وصى و
خلیفه پس
از من در میان شماست .
از افتخارات دیگر حضرت على (ع) این است که با شجاعت کامل
براى
خنثى کردن توطئه مشرکان مبنى بر قتل رسول خدا (ص) در بستر
ایشان
خوابید و زمینه هجرت پیامبر (ص) را آماده ساخت .
حضرت علی(ع) بعد از هجرت
بعد از هجرت حضرتعلى (ع ) و پیامبر (ص) به مدینه دو نمونه ازفضایل على (ع) را بیان مىنمائیم :
1- جانبازی و فداکاری در میدان جهاد : حضور وی در 26 غزوه از 27 غزوه پیامبر (ص) و شرکت در سریه های مختلف از افتخارات و فضایل آن حضرت است .
2- ضبط و کتابت
وحی (قرآن) و تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و سیاسی و نوشتن نامه های
تبلیغی و دعوتی از کارهای حساس و پر ارج امام علی (ع) بود. ایشان آیات قرآن
، چه مکی و مدنی را ضبط می کرد . به همین علت است که وی را از کاتبان وحی و
حافظان قرآن به شمار می آورند . در این دوران بود که پیامبر ( ص) فرمان
اخوت و برادری مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علی (ع) پیمان برادری و
اخوت بست و به حضرت علی (ع) فرمود :
حضرت علی(ع) داماد رسول اکرم(ص)
عمر و ابوبکر با مشورت با سعد معاذ رئیس قبیله اوس دریافتند جزعلى (ع) کسى شایستگى زهرا (س) را ندارد . لذا هنگامى که على (ع) در میان نخلهاى باغ یکى از انصار مشغول آبیارى بود موضوع را با ایشان در میان نهادند و ایشان فرمود : دختر پیامبر (ص) مورد میل و علاقه من است . و به سوى خانه رسول اکرم (ص) به راه افتاد . وقتى به حضور رسولاکرم (ص) رسید ، عظمت محضر پیامبر (ص) مانع از آن شد که سخنى بگوید ، تا اینکه رسولاکرم (ص) علت رجوع ایشان را جویا شد و حضرتعلى (ع) با تکیه به فضایل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود :
" آیا صلاح مىدانید که فاطمه را در عقد من درآورید ؟ " پس از
موافقت
حضرت زهرا (س) آن حضرت به دامادى رسول اکرم (ص) نائل آمدند .
غدیر خم
پیامبر (ص) بعد از اتمام مراسم حج در آخرین سال عمر پربرکتش درراه برگشت در محلى به نام غدیرخم در نزدیکى جحفه دستور توقف داد ، زیرا پیک وحى فرمان دادهبود که پیامبر (ص) باید رسالتش را به اتمام برساند . ( 9 ) پس از نماز ظهر پیامبر (ص) بر بالاى منبرى از جهاز شتران رفت و فرمود :
حضرت علی(ع) بعد از رحلت رسول اکرم(ص)
پس از رحلت رسولاکرم (ص) به علت شرایط خاصى که بوجود آمدهبود ، حضرتعلى (ع) از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختیار کرد. نه در جهادى شرکت مىکرد و نه در اجتماع به طور رسمى سخن مىگفت . شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردى و سازندگى افراد مىپرداخت . فعالیتهاى امام در این دوران به طور خلاصه اینگونه است :
1 - عبادت خدا آن هم در شأن حضرت على (ع) .
2 - تفسیر قرآن و حل مسائل دینى و فتواى حکم حوادثى که در طول 23 سال زندگى پیامبر (ص) مشابه نداشت .خلافت حضرت علی(ع)
در
زمان خلافت حضرتعلى (ع) جنگهاى فراوانى
رخ داد از جمله صفین ، جمل و نهروان که هر یک پیامدهاى خاصى به
دنبال داشت .
بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخى از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادى ، و برکبنعبداللهتمیمى و عمروبن بکر تمیمى در یکى از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونریزىها و جنگهاى داخلى را بررسى کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزى و برادرکشى ، حضرتعلى (ع) و معاویه و عمروعاص است . و اگر این سه نفر از میان برداشتهشوند ، مسلمانان تکلیف خود را خواهنددانست . سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکى از سه نفر گردد. ابنملجم متعهد قتل امام على (ع) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند . آن شب حضرتعلى (ع) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتى موضوع را با دخترش در میان نهاد ، امکلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستید . حضرتعلى (ع) فرمود : از قضاى الهى نمىتوان گریخت . آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالى که این دو بیت را زمزمه مىکرد عازم مسجد شد . کمر خود را براى مرگ محکم ببند ، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهدکرد . و از مرگ ، آنگاه که به سراى تو درآید جزع و فریاد مکن . ( 10 ) ابنملجم ، در حالى که حضرتعلى (ع) در سجده بودند ، ضربتى بر فرق مبارک آن حضرت وارد ساخت و خون از سر حضرتش در محراب جارى شد و محاسن شریفش را رنگین کرد . ( 11 ) در این حال آن حضرت فرمود : " فزت و رب الکعبه " به خداى کعبه سوگند که رستگار شدم سپس آیه 55 سوره طه را تلاوت فرمود :
" شما را از خاک آفریدیم و در آن
بازتان مىگردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان مىآوریم . ( 12 ) حضرتعلى (ع) در واپسین لحظات زندگى نیز به
فکر
صلاح و سعادت مردم بود و
به فرزندان و بستگان و
تمام مسلمانان چنین وصیت فرمود :
" شما را به پرهیزکارى سفارش مىکنم و به
اینکه
کارهاى خود را منظم کنید و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان
باشید . یتیمان را فراموش نکنید ، حقوق همسایگان را مراعات کنید .
قرآن
را برنامهى عملى خود قرار دهید . نماز را بسیار گرامى بدارید که
ستون
دین شماست ."
حضرت على (ع) در 21 ماه رمضان به شهادت
رسید و در
نجف اشرف به خاک سپردهشد ، و مزارش میعادگاه عاشقان حق و حقیقت
شد .
* منابع و مأخذ :
( 1 ) - سوره احزاب ، آیه 21 .( 12 ) - فروغ ولایت ، ص 697 .
** بر گرفته از نرم افزار مولا ( کاری از نیروی مقاومت بسیج ) .
خیلی مطالب زیبایی گذاشتی مر30