ساقی کوثر

شیعیان نوشند آب خوش گوار چون تویی ساقی کوثر یا علی

ساقی کوثر

شیعیان نوشند آب خوش گوار چون تویی ساقی کوثر یا علی

بخشش و ایثار حضرت علی (ع)




بخشش و ایثار امام على (ع)




و از اخلاق خاص على ، کرم و بخشش او بود که حد و مرزى نداشت ، ولى بخششى که در اصول و هدف پاک و سالم بود نه مانند بخشش فرمانداران و زورمندانى که از مال و کوشش مردم بخشش مى ‏فرمایند! اینان وقتى که چنین بخششى مى ‏کنند فقط به خویشان و نزدیکان و یا هوادارانشان مى ‏بخشند که در راه حکومت و سلطنت آنها شمشیر مى ‏زنند و اگر گامى بالاتر نهند براى آن بخشش مى ‏کنند که گفته شود آنها اهل کرم و بخشش هستند! تا مورد توجه عامه مردم قرار گیرند و اختلاسها و دزدیها و ستمها و ضعف ادارى امور و غیره را بدین ترتیب پرده پوشى کنند .

و این شکل از اشکال بخشش را که در واقع فرقى با رشوه ندارد - و اکثریت کسانى که در تاریخ ما و تاریخ قدرتمندان دیگران به کرم و بخشش مشهورند با این نوع بخشش سرو کار داشتند - على بن ابیطالب در سراسر زندگى خود ندید و یک بار هم به آن دست نیالود و آن را نشناخت .

کرم و بخشش على چیزى است که از همه مردانگیهاى او پرده بر مى‏ دارد و با جان و دل او به هم آمیخته است او با اینکه دختر خود را از اینکه گردنبندى را از بیت المال به امانت گرفته که در عیدى از اعیاد به آن آرایش کند توبیخ مى ‏کند و با اینکه برادر خود عقیل را که مختصرى از مال عمومى مردم را بیجا خواسته بود از خود مى ‏رنجاند و با اینکه او هرگونه رشوه خوار و هوادار مال بى ‏کوشش و بدون حق را ، از خود طرد مى ‏کند ، با این حال ، چنانکه در روایات صحیح آمده است او با دست‏ خود نخلهاى گروهى از یهودیان را در مدینه سیراب مى ‏کند ، تا آنجا که دست او تاول مى ‏زند و زخم مى ‏شود و آنگاه مزدى را مى ‏گیرد و به بیچارگان و درماندگان مى ‏بخشد و یا با آن بندگانى را مى ‏خرد و بلافاصله آزاد مى ‏سازد .

« شعبى ‏» از زبان کسانی که على را خوب مى ‏شناختند روایت مى ‏کند که او بخشنده ترین مردم بود که از مال خود براى مردم مى ‏بخشید و اگر گواهى دشمن در بعضى موارد صحیح ترین شهادتها باشد باید فهمید که بخشش و کرم على تا چه پایه بوده که معاویة بن ابى سفیان هم به آن شهادت داده ، در حالى که او همیشه مى ‏کوشید که از على عیب جویى کند و از او انتقاد نماید .

معاویه مى ‏گوید: « اگر على خانه‏ هاى پر از طلاى ناب و خانه ه‏اى پر از علوفه داشته باشد ، طلا را پیش از علوفه مى ‏بخشد! »


منبع :

امام على (ع) صداى عدالت انسانى . ج 2 - 1 صفحه 122 ، تالیف: جرج جرداق ، ترجمه: سید هادى خسرو شاهى

نظرات 2 + ارسال نظر
سید سجاد جعفریان شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ http://yase-sookhteh.blogsky.com

سلام سجاد جان خوبی؟
آقا وبلاگت عالیه یعنی بگم محشره دیوونتم

من اگر دیوانه ام دم ز الا هو زنم
هرزمان در پیش کلب مرتضی زانو زنم

اگر مایلی اول یه سری به وبلاگم بزن اگر خوشت اومد باهم تبادل لینک کنیم
التماس دعا
یاعلی مدد

سید سجاد جعفریان یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ http://yase-sookhteh.blogsky.com

سلامی دوباره به داداش خودم.
ببین عزیز من ما شیعیان امیالمومنین (ع) باید همیشه و همه جا هوای همو داشته باشیم پس وقتی تو منو لینک میکنی منم باید لینکت کنم پس داداش من دیگه این حرفو نزن.
درضمن وبلاگ خودت که پر محتوا تره دیدی که من از مطالبت استفاده کردم البته ذکر منبع هم کردم.

گویم از جان ای شرر مولا علی (ع) مرتضی است
خثم با با حیدر (ع) مکن چون دست او دست خداست
هرکه را خثم علی(ع) دنیا و اقبی در سر است
اشتباه از مادرش باشد که خثم حیدر(ع) است

دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد